دربارهی مجله
نشریه توسعه فردی و تحول سازمانی یک نشریه علمی معتبر با دسترسی آزاد است که به انتشار پژوهشهای باکیفیت در حوزههای توسعه فردی، رفتار سازمانی، رهبری، مدیریت منابع انسانی و تغییرات تحولآفرین در نهادها و جوامع اختصاص دارد. این نشریه به عنوان یک بستر میانرشتهای عمل میکند و پژوهشگران، دانشگاهیان و متخصصانی را که به دنبال کشف راهبردهای نوآورانه برای بهبود عملکرد فردی و سازمانی هستند، گرد هم میآورد.
هدف اصلی این نشریه ترویج تبادل دانش و مشارکت در گفتمان علمی و حرفهای از طریق انتشار پژوهشهای پیشرفته، مطالعات تجربی، چارچوبهای نظری و مطالعات موردی کاربردی است. نشریه تلاش دارد تا با ارائه یافتههای علمی معتبر، پیوند میان پژوهش و عمل را تقویت کند و به ارائه بینشهای عملی برای ایجاد تغییرات معنادار در محیطهای سازمانی کمک کند.
نشریه توسعه فردی و تحول سازمانی از فرآیند داوری دقیق بهره میبرد تا بالاترین استانداردهای علمی را رعایت کند. این نشریه از یک سیستم داوری دوسو ناشناس پیروی میکند، که در آن هر مقاله توسط دو یا سه داور متخصص ارزیابی میشود. مقالات منتشرشده باید اصیل، دارای روششناسی قوی، و دارای سهم علمی قابلتوجهی در حوزه توسعه فردی و سازمانی باشند.
به عنوان یک نشریه با دسترسی آزاد، ما متعهد به ارائه دسترسی نامحدود به پژوهشهای باکیفیت هستیم تا محققان، متخصصان و عموم جامعه بتوانند بدون محدودیت مالی یا نهادی از آخرین پیشرفتهای این حوزه بهرهمند شوند. این رویکرد به انتشار گسترده دانش در سطح جهانی کمک کرده و دسترسی آزاد به نتایج علمی را تسهیل میکند.
این نشریه بهصورت آنلاین منتشر میشود و پذیرای مقالات پژوهشگران از سراسر جهان است. ما از دیدگاهها و روششناسیهای متنوع از جمله پژوهشهای کیفی، کمّی و ترکیبی استقبال میکنیم و در تلاشیم تا محیطی پویا برای تبادل ایدههای نوآورانه و مباحث علمی فراهم کنیم.
فصلنامه علمی پژوهشی "توسعه فردی و تحول سازمانی" از کمیسیون ارزیابی نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موفق به کسب رتبه علمی ب شده است.
درباره فصلنامه علمی پژوهشی توسعه فردی و تحول سازمانی
- وضعیت چاپ: الکترونیکی
- دوره چاپ: فصلنامه
- زبان مجله: فارسی همراه با خلاصه مبسوط انگلیسی
- حوزه تخصصی: توسعه فردی و رهبری، رفتار و فرهنگ سازمانی، توسعه منابع انسانی، رفاه در محیط کار و تاب آوری روانشناختی، نوآوری و مدیریت تغییر، کارآفرینی و راهبردهای کسب و کار، تنوع، برابری و شمول
- هزینه انتشار مقالات (داوری، طراحی و چاپ): بر اساس ابلاغیه کمیسیون نشریات وزارت عتف (دانلود)
- نوع مجله: علمی پژوهشی
- رتبه ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1402: رتبه ب
- دسترسی به مقالات: رایگان
- نمایه شده: بله
- نوع داوری: دو سوناشناس (حداقل دو داور)
- مدت زمان بررسی اولیه: 10روز
- زمان داوری: حداقل 4 تا 10 هفته
- هزینه داوری: 200 هزار تومان
- ایمیل مجله: admin@journalpdot.com
به اطلاع کلیه نویسندگان محترم میرساند با توجه به الزامی شدن انتشار کد (ORCID) برای نشریات از طرف وزارتخانه خواهشمند است در قسمت ارسال مقاله، فیلد کد (ORCID) را برای تمام نویسندگان تکمیل و سپس مقاله خود را ارسال نمایید. جهت دریافت فایل راهنمایی دریافت کد (ORCID) اینجا کلیک نمایید.
ارائه مدل تاب آوری شغلی در بین پرستاران بیمارستانهای استان فارس
در زمینه رفتار انسانی، تاب آوری اغلب به عنوان یک ویژگی مرتبط با منش، شخصیت و توانایی مقابله با ناملایمات در نظر گرفته میشود. در این مقاله، تاب آوری بر توانمندی، انعطاف پذیری، توانایی تسلط یا برگشت به حالت عادی پس از مواجهه با استرس و چالش شدید دلالت دارد. هدف از انجام این مطالعه، ارائه مدل تابآوری شغلی در میان پرستاران بیمارستانهای استان فارس بوده است. این پژوهش بهعنوان یک تحقیق پیمایشی، بهصورت کیفی انجام شده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوا، دادهها از مصاحبه با خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی در حوزه موضوع تحقیق استخراج و تحلیل شدهاند. تعیین حجم نمونه در این بخش از ابتدا ممکن نبود و پس از شروع نمونهگیری، تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت؛ که این اشباع پس از مصاحبه با 11 نفر بهدست آمد. مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. دادهها در این مقاله از طریق مصاحبه جمعآوری شده و روایی و پایایی تحقیق کیفی با کدگذاری مناسب مورد تأیید قرار گرفت.یافتههای این مطالعه در بخش کیفی به شناسایی 7 مقوله پیشایند شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی، حمایت، حقوق و مزایا، عوامل مدیریتی و آموزش، و همچنین 5 مقوله پسایند شامل رضایت شغلی، همدلی و تعامل، تعهد و مسئولیتپذیری، بهرهوری و کارایی و کنترل احساسات منجر شده است. این پژوهش میتواند به بهبود شرایط کاری و افزایش تابآوری شغلی پرستاران کمک کند و به مدیران و سیاستگذاران در حوزه بهداشت و درمان توصیههایی ارائه دهد.
مدل سازی تعالی منابع انسانی متناسب با بحرانهای شناسایی شده (مطالعه موردی: دانشگاههای علوم پزشکی کشور)
یکی از مباحث بسیار مهم دهه اخیر در جهان، بحث سرمایه انسانی است. سرمایه انسانی یا به عبارتی کیفیت نیروی کار و یا دانش نهادینه شده در انسان باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی کشورها میشود. هدف از تحقیق مورد نظر مدل سازی تعالی منابع انسانی متناسب با بحرانهای شناسایی شده (مطالعه موردی: دانشگاههای علوم پزشکی کشور) میباشد. این پژوهش از لحاظ روش از نوع (فرا تحلیل) است. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی)، برای بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و دلفی استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری مرحله کیفی شامل اساتید حوزه مدیریت و پزشکان، پرستاران اورژانس، سوپروایزر(مترون)، مدیران بیمارستانها و کارشناسان پدافند غیر عامل دانشگاهها با 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند و برای بخش کمی جامعه آماری آن شامل مدیران منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی در کل کشور به تعداد 31 استان نمونه انتخاب شدند که به پرسشنامه 22 سوالی به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون T تک نمونهای انجام گرفته است. طبق نتایجی که از تحلیل سوالهای این تحقیق بدست آمد، بحرانها شامل 6 دستهبندی (بحرانهای طبیعی، بحرانهای اجتماعی، بحرانهای درمانی، بحرانهای مدیریتی، بحرانهای زیرساختی و بحرانهای سیاسی) انجام شده است و اقدامات متناسب با این بحرانها مورد شناسایی قرار گرفت شامل تجزیه و تحلیل شغل، انتخاب، کارمندیابی، برنامهریزی منابع انسانی، آموزش و جامعه پذیری، بهداشت و ایمنی و روابط کارکنان میباشد که با روش دلفی بوسیله خبرگان امر بدست آمد، و طبق نتایج به غیر از بعد برنامهریزی منابع انسانی وضعیت متغیرهای (تجزیه و تحلیل شغل، انتخاب، کارمند یابی، آموزش و جامعه پذیری، بهداشت و ایمنی، روابط کارکنان) کمتر از وضعیت مطلوب بود. با توجه به این یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که تعالی سرمایه انسانی برای شرایط بحرانی بستگی به اقدامات متناسب با این بحرانها در حوزه برنامهریزی منابع انسانی و مدیریتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
تبیین فهم دانشآموزان دبیرستانهای پسرانه گراش از آزمون سراسریو بررسی نقش آن در تحقق عدالت آموزشی از منظر حقوقی
هدف این پژوهش، تبیین فهم دانشآموزان سال آخر دبیرستانهای پسرانه گراش از کنکور سراسری و بررسی نقش آن در عدالت آموزشی از منظر حقوقی است، آزمونی که بهعنوان نقطه عطفی در نظام آموزشی ایران، آینده تحصیلی و اجتماعی آنها را شکل میدهد. این مطالعه با بهرهگیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک براون و کلارک (2006)، به کاوش ادراکات و معانی نهفته در تجربههای این دانشآموزان پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر سال آخر دبیرستانهای گراش بود که قصد شرکت در کنکور سراسری داشتند. نمونهای متشکل از 15 دانشآموز از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته گردآوری گردید. تحلیل دادهها، تمهای اصلی شامل اضطراب و فشار روانی، انتظارات غیرواقعی از موفقیت، تأثیر محیط اجتماعی و خانوادگی، و تلاش برای خودکارآمدی را آشکار ساخت. این یافتهها نشان داد که دانشآموزان کنکور را نهتنها یک آزمون تحصیلی، بلکه تجربهای چندوجهی با پیامدهای عاطفی و اجتماعی میدانند که هویت و آینده آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. نتیجهگیری پژوهش بر ضرورت توجه به عوامل روانشناختی، اجتماعی و حقوقی در طراحی برنامههای آموزشی و مشاورهای و تحقق عدالت آموزشی تأکید دارد و پیشنهاد میکند که مداخلات محلی باید بر اساس درک عمیق این ادراکات شکل گیرند تا حمایت مؤثری از دانشآموزان فراهم آید.
تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی معلمان با نقش میانجی هویت حرفه ای و بهزیستی روانشناختی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی معلمان با نقش میانجی هویت حرفهای و بهزیستی روانشناختی است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و کاربردی بوده و جامعه آماری آن را معلمان مدارس ابتدایی شهرستان رودسر تشکیل میدهند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 384 نفر تعیین شد و نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت. برای گردآوری دادهها از چهار پرسشنامه استاندارد شامل عملکرد شغلی، توانمندسازی روانشناختی، بهزیستی روانشناختی و هویت حرفهای استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از بارهای عاملی، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و AVE بررسی شد. تحلیل دادهها با نرمافزار Smart PLS و در قالب مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که توانمندسازی روانشناختی تأثیر مستقیم و معناداری بر عملکرد شغلی دارد. همچنین این متغیر از طریق دو مسیر غیرمستقیم، یعنی بهزیستی روانشناختی و هویت حرفهای نیز بر عملکرد تأثیرگذار است. ضرایب مسیرها و آمارههای t حاکی از معناداری روابط بین توانمندسازی و متغیرهای میانجی، و همچنین روابط بین متغیرهای میانجی و عملکرد شغلی بود. شاخص GOF نیز برازش کلی مطلوب مدل را تأیید کرد. توانمندسازی روانشناختی معلمان میتواند بهصورت مستقیم و غیرمستقیم عملکرد شغلی آنان را ارتقا دهد. بنابراین، سیاستگذاران آموزشی و مدیران مدارس میبایست با تقویت ابعاد روانی، معنوی و حرفهای معلمان، زمینه بهبود کیفیت عملکرد آموزشی را فراهم سازند.
مدلیابی مدیریت استعداد مبتنی بر مدیریت دانش برای معلمان تربیت بدنی عراق توسعه فردی و تحول سازمانی، 2(۱)، ۵۱-۳۳
هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی مدل مدیریت استعداد مبتنی بر مدیریت دانش برای معلمان تربیت بدنی در نظام آموزشوپرورش کشور عراق است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان حوزه تربیت بدنی و مدیریت منابع انسانی جمعآوری و با روش نظریه دادهبنیاد تحلیل شد. در بخش کمی، پرسشنامهای محققساخته با ۳۰ گویه بین ۳۳۲ معلم تربیت بدنی توزیع شد و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزارهای Smart PLS و SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که تمام مسیرهای اصلی مدل از نظر آماری معنادار بودند. ضریب مسیر شرایط علّی به پدیده محوری برابر 0.772 (t=32.180)، پدیده محوری به راهبردها برابر 0.404 (t=8.205) و راهبردها به پیامدها برابر 0.792 (t=32.474) گزارش شد. همچنین، واریانس تبیینشده برای پدیده محوری 0.596، برای راهبردها 0.709 و برای پیامدها 0.627 بود. تمام سازهها دارای پایایی ترکیبی و روایی همگرا و واگرا قابل قبول بودند. یافتهها نشان میدهند که مدل طراحیشده دارای ساختار نظری منسجم و قدرت پیشبینی بالا بوده و میتواند بهعنوان الگویی برای طراحی سیاستهای منابع انسانی در نظام آموزش تربیت بدنی عراق مورد استفاده قرار گیرد.
اعتبار یابی مدل مفهومی آموزش ترکیبی در بین دانشجویان پرستاری
پژوهش حاضر با هدف اعتبار یابی مدل مفهومی آموزش ترکیبی در بین دانشجویان پرستاری علوم پزشکی لرستان انجام شد. در پژوهش حاضر جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و صاحبنظران در حوزه آموزش پزشکی و مدیران بخش پرستاری و اساتید (هیأت علمی) بخش پرستاری با توجه به سنوات و تجربه خاص در حوزه آموزش پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان به تعداد 15 نفر بودند و جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه دانشجویان پرستاری مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال تحصیلی1402-1401 بودند. در مرحله کمی، حجم نمونه با بکارگیری فرمول کوکران، 209 نفر تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع رویکرد آمیخته یا ترکیبی بود. همچنین پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادی و برحسب نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی بود. ابزار تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختارمند و بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق بود و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته 41 سوالی که سوالات آن مستخرج از یافتههای کیفی بود. یافتههای حاصل از مرحله کیفی به شیوه سندکاوی، مطالعه کتابخانه ای و تحلیل تم و روش دلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. و در بخش کمی از آزمونهای تحلیل عامل تاییدی برای بررسی روایی همگرایی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آموس انجام شد. نتایج مرحله کیفی نشان داد مدل آموزش مبتنی بر رویکرد ترکیبی در قالب 5 مولفه پداگوژی آموزش، اهداف آموزش، محتوای آموزش، روشهای آموزش و ارزشیابی آموزشی پدیدار گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهها در بخش کمی نشان داد که شاخصهای برازش مدل به جز شاخص GFI و NFI بیشتر از 9/0 و از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. همچنین مقدار كای اسكوئر مدل از 3 کمتر است و این نشان از آن دارد كه دادههای تجربی به نحو مناسبی از مدل مفهومی پژوهش حمایت میكنند. همچنین مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد در حد 05/0 است و این شاخص نیز برازش مدل را تایید میكند. شاخصهای برازش مدل مورد نظر بیانگر این است که یک برازش کافی بر روی دادهها فراهم است. این بخش، الگوی مفهومی پژوهش ترسیم و با استفاده از روش حداکثر درست نمایی برازش آن سنجیده شد.
سنتزپژوهی و مدلسازی کیفی رژیم مصرف رسانه کودک با تأکید بر میانجیگری والدین
هدف این پژوهش، سنتزپژوهی و مدلسازی کیفی رژیم مصرف رسانه کودکان با تأکید بر نقش میانجیگری والدین در مدیریت این رژیم است. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش فراترکیب انجام شد. جامعه آماری شامل 70 مقاله فارسی و انگلیسی منتشرشده بین سالهای 2014 تا 2024 بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها فیشبرداری و ابزار تحلیل، تحلیل مضمون به کمک نرمافزار MAXQDA بود. یافتهها نشان دادند که میانجیگری والدین میتواند نقش مؤثری در مدیریت رژیم مصرف رسانهای کودکان ایفا کند. چهار سبک اصلی میانجیگری شناسایی شد: محدودکننده (با تأکید بر کنترل زمان و محتوا)، مشارکتی (تعامل و همراهی فعال)، نظارتی (نظارت مستقیم و غیرمستقیم)، و آموزشی (توانمندسازی کودک از طریق آموزش). همچنین، انگیزههای بیرونی و درونی، پیامدهای مثبت و منفی مصرف رسانه، و سطح سواد رسانهای والدین از عوامل تأثیرگذار کلیدی در مصرف رسانهای کودکان بودند. نتایج پژوهش نشان میدهد که طراحی مدل جامع میانجیگری والدین با رویکرد تلفیقی میتواند منجر به کاهش آسیبهای رسانهای و ارتقای مهارتهای شناختی، اجتماعی و عاطفی کودکان شود. این مدل کاربردی میتواند راهنمای عمل برای والدین، مربیان، و سیاستگذاران در عرصه مدیریت رسانه کودکان باشد.
مؤلفهها و ابعاد محتوای الکترونیکی دورههای مهارتی مدیران میانی در مرکز آموزش مدیریت دولتی
پژوهش حاضر باهدف شناسایی مؤلفهها و ابعاد محتوای الکترونیکی دورههای مهارتی مدیران میانی در مرکز آموزش مدیریت دولتی انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، کیفی، برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری دادهها و یا ماهیت و روش پژوهش، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش را دو بخش اسناد و مدارک علمی، (خبرگان دانشگاهی و سازمانی) تشکیل دادند. روش نمونهگیری غیر تصادفی از نوع هدفمند برای انتخاب مصاحبهشوندهها و بر اساس ملاکهای ورود در پژوهش استفاده شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای اینکه از موثق بودن پژوهش، حداقل اطمینان حاصل شود، به چهار معیار معتبر بودن، قابلیت اعتماد، انتقالپذیری و قابلیت تائید استفاده شد. روش تحلیل دادهها کدگذاری نظری برگرفته از روش تحلیل مضمون با نرمافزار MAXQDA بود.
ارائه مدل تاب آوری شغلی در بین پرستاران بیمارستانهای استان فارس
در زمینه رفتار انسانی، تاب آوری اغلب به عنوان یک ویژگی مرتبط با منش، شخصیت و توانایی مقابله با ناملایمات در نظر گرفته میشود. در این مقاله، تاب آوری بر توانمندی، انعطاف پذیری، توانایی تسلط یا برگشت به حالت عادی پس از مواجهه با استرس و چالش شدید دلالت دارد. هدف از انجام این مطالعه، ارائه مدل تابآوری شغلی در میان پرستاران بیمارستانهای استان فارس بوده است. این پژوهش بهعنوان یک تحقیق پیمایشی، بهصورت کیفی انجام شده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوا، دادهها از مصاحبه با خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی در حوزه موضوع تحقیق استخراج و تحلیل شدهاند. تعیین حجم نمونه در این بخش از ابتدا ممکن نبود و پس از شروع نمونهگیری، تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت؛ که این اشباع پس از مصاحبه با 11 نفر بهدست آمد. مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. دادهها در این مقاله از طریق مصاحبه جمعآوری شده و روایی و پایایی تحقیق کیفی با کدگذاری مناسب مورد تأیید قرار گرفت.یافتههای این مطالعه در بخش کیفی به شناسایی 7 مقوله پیشایند شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی، حمایت، حقوق و مزایا، عوامل مدیریتی و آموزش، و همچنین 5 مقوله پسایند شامل رضایت شغلی، همدلی و تعامل، تعهد و مسئولیتپذیری، بهرهوری و کارایی و کنترل احساسات منجر شده است. این پژوهش میتواند به بهبود شرایط کاری و افزایش تابآوری شغلی پرستاران کمک کند و به مدیران و سیاستگذاران در حوزه بهداشت و درمان توصیههایی ارائه دهد.
مدل سازی تعالی منابع انسانی متناسب با بحرانهای شناسایی شده (مطالعه موردی: دانشگاههای علوم پزشکی کشور)
یکی از مباحث بسیار مهم دهه اخیر در جهان، بحث سرمایه انسانی است. سرمایه انسانی یا به عبارتی کیفیت نیروی کار و یا دانش نهادینه شده در انسان باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی کشورها میشود. هدف از تحقیق مورد نظر مدل سازی تعالی منابع انسانی متناسب با بحرانهای شناسایی شده (مطالعه موردی: دانشگاههای علوم پزشکی کشور) میباشد. این پژوهش از لحاظ روش از نوع (فرا تحلیل) است. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی)، برای بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و دلفی استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری مرحله کیفی شامل اساتید حوزه مدیریت و پزشکان، پرستاران اورژانس، سوپروایزر(مترون)، مدیران بیمارستانها و کارشناسان پدافند غیر عامل دانشگاهها با 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند و برای بخش کمی جامعه آماری آن شامل مدیران منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی در کل کشور به تعداد 31 استان نمونه انتخاب شدند که به پرسشنامه 22 سوالی به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون T تک نمونهای انجام گرفته است. طبق نتایجی که از تحلیل سوالهای این تحقیق بدست آمد، بحرانها شامل 6 دستهبندی (بحرانهای طبیعی، بحرانهای اجتماعی، بحرانهای درمانی، بحرانهای مدیریتی، بحرانهای زیرساختی و بحرانهای سیاسی) انجام شده است و اقدامات متناسب با این بحرانها مورد شناسایی قرار گرفت شامل تجزیه و تحلیل شغل، انتخاب، کارمندیابی، برنامهریزی منابع انسانی، آموزش و جامعه پذیری، بهداشت و ایمنی و روابط کارکنان میباشد که با روش دلفی بوسیله خبرگان امر بدست آمد، و طبق نتایج به غیر از بعد برنامهریزی منابع انسانی وضعیت متغیرهای (تجزیه و تحلیل شغل، انتخاب، کارمند یابی، آموزش و جامعه پذیری، بهداشت و ایمنی، روابط کارکنان) کمتر از وضعیت مطلوب بود. با توجه به این یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که تعالی سرمایه انسانی برای شرایط بحرانی بستگی به اقدامات متناسب با این بحرانها در حوزه برنامهریزی منابع انسانی و مدیریتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
تبیین فهم دانشآموزان دبیرستانهای پسرانه گراش از آزمون سراسریو بررسی نقش آن در تحقق عدالت آموزشی از منظر حقوقی
هدف این پژوهش، تبیین فهم دانشآموزان سال آخر دبیرستانهای پسرانه گراش از کنکور سراسری و بررسی نقش آن در عدالت آموزشی از منظر حقوقی است، آزمونی که بهعنوان نقطه عطفی در نظام آموزشی ایران، آینده تحصیلی و اجتماعی آنها را شکل میدهد. این مطالعه با بهرهگیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک براون و کلارک (2006)، به کاوش ادراکات و معانی نهفته در تجربههای این دانشآموزان پرداخته است. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر سال آخر دبیرستانهای گراش بود که قصد شرکت در کنکور سراسری داشتند. نمونهای متشکل از 15 دانشآموز از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته گردآوری گردید. تحلیل دادهها، تمهای اصلی شامل اضطراب و فشار روانی، انتظارات غیرواقعی از موفقیت، تأثیر محیط اجتماعی و خانوادگی، و تلاش برای خودکارآمدی را آشکار ساخت. این یافتهها نشان داد که دانشآموزان کنکور را نهتنها یک آزمون تحصیلی، بلکه تجربهای چندوجهی با پیامدهای عاطفی و اجتماعی میدانند که هویت و آینده آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. نتیجهگیری پژوهش بر ضرورت توجه به عوامل روانشناختی، اجتماعی و حقوقی در طراحی برنامههای آموزشی و مشاورهای و تحقق عدالت آموزشی تأکید دارد و پیشنهاد میکند که مداخلات محلی باید بر اساس درک عمیق این ادراکات شکل گیرند تا حمایت مؤثری از دانشآموزان فراهم آید.
تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی معلمان با نقش میانجی هویت حرفه ای و بهزیستی روانشناختی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی معلمان با نقش میانجی هویت حرفهای و بهزیستی روانشناختی است. مطالعه حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و کاربردی بوده و جامعه آماری آن را معلمان مدارس ابتدایی شهرستان رودسر تشکیل میدهند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 384 نفر تعیین شد و نمونهگیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت. برای گردآوری دادهها از چهار پرسشنامه استاندارد شامل عملکرد شغلی، توانمندسازی روانشناختی، بهزیستی روانشناختی و هویت حرفهای استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از بارهای عاملی، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و AVE بررسی شد. تحلیل دادهها با نرمافزار Smart PLS و در قالب مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج نشان داد که توانمندسازی روانشناختی تأثیر مستقیم و معناداری بر عملکرد شغلی دارد. همچنین این متغیر از طریق دو مسیر غیرمستقیم، یعنی بهزیستی روانشناختی و هویت حرفهای نیز بر عملکرد تأثیرگذار است. ضرایب مسیرها و آمارههای t حاکی از معناداری روابط بین توانمندسازی و متغیرهای میانجی، و همچنین روابط بین متغیرهای میانجی و عملکرد شغلی بود. شاخص GOF نیز برازش کلی مطلوب مدل را تأیید کرد. توانمندسازی روانشناختی معلمان میتواند بهصورت مستقیم و غیرمستقیم عملکرد شغلی آنان را ارتقا دهد. بنابراین، سیاستگذاران آموزشی و مدیران مدارس میبایست با تقویت ابعاد روانی، معنوی و حرفهای معلمان، زمینه بهبود کیفیت عملکرد آموزشی را فراهم سازند.
مدلیابی مدیریت استعداد مبتنی بر مدیریت دانش برای معلمان تربیت بدنی عراق توسعه فردی و تحول سازمانی، 2(۱)، ۵۱-۳۳
هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی مدل مدیریت استعداد مبتنی بر مدیریت دانش برای معلمان تربیت بدنی در نظام آموزشوپرورش کشور عراق است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با ۱۵ نفر از خبرگان حوزه تربیت بدنی و مدیریت منابع انسانی جمعآوری و با روش نظریه دادهبنیاد تحلیل شد. در بخش کمی، پرسشنامهای محققساخته با ۳۰ گویه بین ۳۳۲ معلم تربیت بدنی توزیع شد و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزارهای Smart PLS و SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که تمام مسیرهای اصلی مدل از نظر آماری معنادار بودند. ضریب مسیر شرایط علّی به پدیده محوری برابر 0.772 (t=32.180)، پدیده محوری به راهبردها برابر 0.404 (t=8.205) و راهبردها به پیامدها برابر 0.792 (t=32.474) گزارش شد. همچنین، واریانس تبیینشده برای پدیده محوری 0.596، برای راهبردها 0.709 و برای پیامدها 0.627 بود. تمام سازهها دارای پایایی ترکیبی و روایی همگرا و واگرا قابل قبول بودند. یافتهها نشان میدهند که مدل طراحیشده دارای ساختار نظری منسجم و قدرت پیشبینی بالا بوده و میتواند بهعنوان الگویی برای طراحی سیاستهای منابع انسانی در نظام آموزش تربیت بدنی عراق مورد استفاده قرار گیرد.
اعتبار یابی مدل مفهومی آموزش ترکیبی در بین دانشجویان پرستاری
پژوهش حاضر با هدف اعتبار یابی مدل مفهومی آموزش ترکیبی در بین دانشجویان پرستاری علوم پزشکی لرستان انجام شد. در پژوهش حاضر جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان و صاحبنظران در حوزه آموزش پزشکی و مدیران بخش پرستاری و اساتید (هیأت علمی) بخش پرستاری با توجه به سنوات و تجربه خاص در حوزه آموزش پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی لرستان به تعداد 15 نفر بودند و جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه دانشجویان پرستاری مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی لرستان در سال تحصیلی1402-1401 بودند. در مرحله کمی، حجم نمونه با بکارگیری فرمول کوکران، 209 نفر تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تحقیق حاضر از نوع رویکرد آمیخته یا ترکیبی بود. همچنین پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادی و برحسب نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی بود. ابزار تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختارمند و بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق بود و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته 41 سوالی که سوالات آن مستخرج از یافتههای کیفی بود. یافتههای حاصل از مرحله کیفی به شیوه سندکاوی، مطالعه کتابخانه ای و تحلیل تم و روش دلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. و در بخش کمی از آزمونهای تحلیل عامل تاییدی برای بررسی روایی همگرایی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و آموس انجام شد. نتایج مرحله کیفی نشان داد مدل آموزش مبتنی بر رویکرد ترکیبی در قالب 5 مولفه پداگوژی آموزش، اهداف آموزش، محتوای آموزش، روشهای آموزش و ارزشیابی آموزشی پدیدار گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهها در بخش کمی نشان داد که شاخصهای برازش مدل به جز شاخص GFI و NFI بیشتر از 9/0 و از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. همچنین مقدار كای اسكوئر مدل از 3 کمتر است و این نشان از آن دارد كه دادههای تجربی به نحو مناسبی از مدل مفهومی پژوهش حمایت میكنند. همچنین مقدار ریشه میانگین مربعات خطای برآورد در حد 05/0 است و این شاخص نیز برازش مدل را تایید میكند. شاخصهای برازش مدل مورد نظر بیانگر این است که یک برازش کافی بر روی دادهها فراهم است. این بخش، الگوی مفهومی پژوهش ترسیم و با استفاده از روش حداکثر درست نمایی برازش آن سنجیده شد.
سنتزپژوهی و مدلسازی کیفی رژیم مصرف رسانه کودک با تأکید بر میانجیگری والدین
هدف این پژوهش، سنتزپژوهی و مدلسازی کیفی رژیم مصرف رسانه کودکان با تأکید بر نقش میانجیگری والدین در مدیریت این رژیم است. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش فراترکیب انجام شد. جامعه آماری شامل 70 مقاله فارسی و انگلیسی منتشرشده بین سالهای 2014 تا 2024 بود که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها فیشبرداری و ابزار تحلیل، تحلیل مضمون به کمک نرمافزار MAXQDA بود. یافتهها نشان دادند که میانجیگری والدین میتواند نقش مؤثری در مدیریت رژیم مصرف رسانهای کودکان ایفا کند. چهار سبک اصلی میانجیگری شناسایی شد: محدودکننده (با تأکید بر کنترل زمان و محتوا)، مشارکتی (تعامل و همراهی فعال)، نظارتی (نظارت مستقیم و غیرمستقیم)، و آموزشی (توانمندسازی کودک از طریق آموزش). همچنین، انگیزههای بیرونی و درونی، پیامدهای مثبت و منفی مصرف رسانه، و سطح سواد رسانهای والدین از عوامل تأثیرگذار کلیدی در مصرف رسانهای کودکان بودند. نتایج پژوهش نشان میدهد که طراحی مدل جامع میانجیگری والدین با رویکرد تلفیقی میتواند منجر به کاهش آسیبهای رسانهای و ارتقای مهارتهای شناختی، اجتماعی و عاطفی کودکان شود. این مدل کاربردی میتواند راهنمای عمل برای والدین، مربیان، و سیاستگذاران در عرصه مدیریت رسانه کودکان باشد.
مؤلفهها و ابعاد محتوای الکترونیکی دورههای مهارتی مدیران میانی در مرکز آموزش مدیریت دولتی
پژوهش حاضر باهدف شناسایی مؤلفهها و ابعاد محتوای الکترونیکی دورههای مهارتی مدیران میانی در مرکز آموزش مدیریت دولتی انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، کیفی، برحسب زمان گردآوری داده، مقطعی و برحسب روش گردآوری دادهها و یا ماهیت و روش پژوهش، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش را دو بخش اسناد و مدارک علمی، (خبرگان دانشگاهی و سازمانی) تشکیل دادند. روش نمونهگیری غیر تصادفی از نوع هدفمند برای انتخاب مصاحبهشوندهها و بر اساس ملاکهای ورود در پژوهش استفاده شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای اینکه از موثق بودن پژوهش، حداقل اطمینان حاصل شود، به چهار معیار معتبر بودن، قابلیت اعتماد، انتقالپذیری و قابلیت تائید استفاده شد. روش تحلیل دادهها کدگذاری نظری برگرفته از روش تحلیل مضمون با نرمافزار MAXQDA بود.
ارائه مدل تاب آوری شغلی در بین پرستاران بیمارستانهای استان فارس
در زمینه رفتار انسانی، تاب آوری اغلب به عنوان یک ویژگی مرتبط با منش، شخصیت و توانایی مقابله با ناملایمات در نظر گرفته میشود. در این مقاله، تاب آوری بر توانمندی، انعطاف پذیری، توانایی تسلط یا برگشت به حالت عادی پس از مواجهه با استرس و چالش شدید دلالت دارد. هدف از انجام این مطالعه، ارائه مدل تابآوری شغلی در میان پرستاران بیمارستانهای استان فارس بوده است. این پژوهش بهعنوان یک تحقیق پیمایشی، بهصورت کیفی انجام شده است. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوا، دادهها از مصاحبه با خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی در حوزه موضوع تحقیق استخراج و تحلیل شدهاند. تعیین حجم نمونه در این بخش از ابتدا ممکن نبود و پس از شروع نمونهگیری، تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت؛ که این اشباع پس از مصاحبه با 11 نفر بهدست آمد. مشارکتکنندگان بهصورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. دادهها در این مقاله از طریق مصاحبه جمعآوری شده و روایی و پایایی تحقیق کیفی با کدگذاری مناسب مورد تأیید قرار گرفت.یافتههای این مطالعه در بخش کیفی به شناسایی 7 مقوله پیشایند شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل شغلی، حمایت، حقوق و مزایا، عوامل مدیریتی و آموزش، و همچنین 5 مقوله پسایند شامل رضایت شغلی، همدلی و تعامل، تعهد و مسئولیتپذیری، بهرهوری و کارایی و کنترل احساسات منجر شده است. این پژوهش میتواند به بهبود شرایط کاری و افزایش تابآوری شغلی پرستاران کمک کند و به مدیران و سیاستگذاران در حوزه بهداشت و درمان توصیههایی ارائه دهد.
مدل سازی تعالی منابع انسانی متناسب با بحرانهای شناسایی شده (مطالعه موردی: دانشگاههای علوم پزشکی کشور)
یکی از مباحث بسیار مهم دهه اخیر در جهان، بحث سرمایه انسانی است. سرمایه انسانی یا به عبارتی کیفیت نیروی کار و یا دانش نهادینه شده در انسان باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی کشورها میشود. هدف از تحقیق مورد نظر مدل سازی تعالی منابع انسانی متناسب با بحرانهای شناسایی شده (مطالعه موردی: دانشگاههای علوم پزشکی کشور) میباشد. این پژوهش از لحاظ روش از نوع (فرا تحلیل) است. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی و کمی)، برای بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و دلفی استفاده شده است. جامعه و نمونه آماری مرحله کیفی شامل اساتید حوزه مدیریت و پزشکان، پرستاران اورژانس، سوپروایزر(مترون)، مدیران بیمارستانها و کارشناسان پدافند غیر عامل دانشگاهها با 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند و برای بخش کمی جامعه آماری آن شامل مدیران منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی در کل کشور به تعداد 31 استان نمونه انتخاب شدند که به پرسشنامه 22 سوالی به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS با آزمون T تک نمونهای انجام گرفته است. طبق نتایجی که از تحلیل سوالهای این تحقیق بدست آمد، بحرانها شامل 6 دستهبندی (بحرانهای طبیعی، بحرانهای اجتماعی، بحرانهای درمانی، بحرانهای مدیریتی، بحرانهای زیرساختی و بحرانهای سیاسی) انجام شده است و اقدامات متناسب با این بحرانها مورد شناسایی قرار گرفت شامل تجزیه و تحلیل شغل، انتخاب، کارمندیابی، برنامهریزی منابع انسانی، آموزش و جامعه پذیری، بهداشت و ایمنی و روابط کارکنان میباشد که با روش دلفی بوسیله خبرگان امر بدست آمد، و طبق نتایج به غیر از بعد برنامهریزی منابع انسانی وضعیت متغیرهای (تجزیه و تحلیل شغل، انتخاب، کارمند یابی، آموزش و جامعه پذیری، بهداشت و ایمنی، روابط کارکنان) کمتر از وضعیت مطلوب بود. با توجه به این یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که تعالی سرمایه انسانی برای شرایط بحرانی بستگی به اقدامات متناسب با این بحرانها در حوزه برنامهریزی منابع انسانی و مدیریتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.